ماست خوردن من
تب انتخابات
در کشور عزیز ما هر حادثه سیاسی که بروز میکنه همه سنین من جمله نوباوگان هم علاقه مندند نقشی را در این برهه تاریخی از خود به یادگار بگذارند. امروز ضحی خانم با اصرار از ما خواست نطق انتخاباتی اش را بازخوانی کنیم. من که مشغول رسیدگی به گلدونها بودم ازش خواستم که با صدای مسحور کنننده اش متن را بخواند. عینکش رو به چشم زد و شروع به خواندن کرد. با اون که هشت ماه داره ولی خیلی خوب از وضعیت سخت معیشتی مردم و اوضاع نابسامان بیکاری جوانان و تعطیلی کارخانجات کشور و ورشکستگی تولید کننده های کوچک، اطلاع داشت!!! باباجون از ضحی خانم خواست فعلا سکوت اختیار کنه تا بزرگتر بشه، بعیده تا اون موقع مشکلی حل شده باشه! ...
نویسنده :
مامان ضحی
17:38
کوچولوی شیطون 2
این آقا، پسر عمه هانیه هست که 17 ساعت از ضحی خانم بزرگتره. بعید می دونم بهتر از دانیار بشه. خدایا دختر معصوم منو از دست این نی نی های ظالم در امان بدار. ...
نویسنده :
مامان ضحی
14:54
کوچولوی شیطون 1
خاله سمیه یه پسر داره به اسم دانیار که به قول داداشش یه پا امریکاست! از هر فرصتی برای ضربه زدن به ضحی لی لی استفاده می کنه .بعد از هر خرابکاری هم یه گوشه میره و چنان در پوشش غصه و مظلومیت قایم میشه که دلت نمیاد چیزی بهش بگی!! ...
نویسنده :
مامان ضحی
14:48
عاشقانه، پدرانه...
من و نوروز
سفر به جیرفت سال 96 اولین سفر نوروزی من ...
نویسنده :
مامان ضحی
13:04
پدرانه
تقریبا هر روز باید به باباجون تذکر بدم که در ابراز علاقه های شدید خود به ضحی لی لی ، متوجه نگاه های بغض آلود زینب جان باشه. زینب ما این روزها حساس تر شده و بارها با این جمله خودش رو نسبت به ضحی خانم برتری میده: من که بچه بودم خیلی بهتر بودم ،آره مامان؟ و من بلافاصله تایید کرده و اون رو در آغوش می کشم. ضحی خانوم اولین پارک رفتن خود رو در تعطیلات عید تجربه کرد و بیش از خوشحال شدن، تعجب کرده بود. ...
نویسنده :
مامان ضحی
13:03
عکس های من در 6 ماه و 16 روزه گی
سرما خوردم. آب بینی آدم میاد، چیکار کنم خوب؟ ...
نویسنده :
مامان ضحی
10:55