اولین سفر به کرمان
امسال باباجون زودتر از هر سال راهی سفر کربلا شدن. من و زینب و مامان جون، 20 روز کرمان بودیم. من اولین سفر خودم رو تجربه می کردم و امتحانم رو به خوبی پس دادم. از اونجایی که کوچکترین نوه بودم، مرکز توجه واقع شده و شرمنده از این همه اظهار محبت و لطف...
وقتی مامان جون می خواستن ازم عکس بگیرن، همه انتظار داشتن گوشه ای از عکس حضور فعال داشته باشن که مبادا از قافله خاطرات جا بمونن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی